من حسادت می کنم حتی به تنها بودنت
من به فرد رو به رویی ، لحظه ی خندیدنت
من به بارانی که با لذت نگاهش میکنی
یا به نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت
من حسادت میکنم حتی به دست گرم آن
شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنت
وقتی انگشتان تو در گیسوانت می دود
من به رد مانده از اینجور سامان دادنت
اینکه چیزی نیست ، گاهی دل حسادت کرده به
عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت
هیچکس ای کاش در دنیا به تو حسی نداشت
من حسادت می کنم حتی به حس دشمنت
کاش هر کس غیر من ، ای کاش حتی آیینه
پلک هایش روی هم می رفت وقت دیدنت
(برای نفسم فاطمه )
:: موضوعات مرتبط:
عاشقانه ,
عکس های عاشقانه ,
اشعار ,
شعر های عاشقانه ,
:: برچسبها:
من ,
حسادت ,
تنها ,
خنده ,
باران ,
نگاه ,
نسیم ,
تن ,
دست ,
شال ,
گردن ,
انشتان ,
تو ,
گیسو ,
دشمن ,
آیینه ,
پلک ,
دیدنت ,
فاطمه ,
عاشقانه ای برای عشقم فاطمه ,